روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

یک زن متاهل هستم
با یک اشتباه بزرگ
و یک تاوان بزرگتر
با یک عشق ممنوع

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب با موضوع «دخترک» ثبت شده است

مکالمه من و دختری تو ماشین تو جاده :
یهویی:
_ مامان برام عشق بخر خب
+ مبهوت جمله اش میشم
_ مامان مامان برام عشق بخر خب خب
+ از کجا بخرم؟
_از مغازه
+میخوای چکار؟
_عشق خوشمزه است میخوام همشو بخورم همشو
+عشق مثل چیه؟
_ (فکر میکنه) مثل ماهی خوشگله
+دوستش داری؟
_دوستش دارم مثل ماهی
+مامان مامان عشق میخری
-اره میخرم اول پاشو ستاره ها را بچین
پامیشه شیشه ماشین را یه کن میدم پایین و برای تمام اعضای خانواده ستاره میچینه
چند دقیقه بعد
+مامان از مغازه برام .... بخر
_(متوجه حرفش نمیشم) چی آش؟
+میخنده اره اره آش بخر با عشق
_دیگه چی بخرم
+بستنی زمستونی

عشق مثل ماهیه
فکر کنم دخترک راست میگه
مثل
برسد به دست دوستم ماهی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۶ ، ۱۴:۲۹
مریم بانو

زمان میگذره مثل باد و میترسم یادم بره تمام شیرین زبانی های دخترکمان را
دخترک طی 6 ماه اخیر تغیرات بسیار زیاد و قابل توجهی در زمینه صحبت کردن داشته کاملا میدونه کجا چی بگه و معنی هرچیزی را نمیفهمه میپرسه
از حال ب گذشته:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۴:۲۸
مریم بانو