You
سخته نمیخوام فکر کنم به تمام کارهایی ک دارم انجام میدم چون فکر کردن بهشون عذابم میده همش میخوام فرار کنم
فرار کنم و به روی خودم نیارم ک چکارا کردم
ولی نمیشه تا کجا فرار کنم تا کجا به خودم بقبولونم ک "ولش کن مریم بهش فکر نکن"
سخته
دیگه نمیتونم تو چشمای علی نگاه نکنم
دیگه نمیتونم راحت باهاش حرف بزنم
دیگه حتی نمیتونم باهاش بخوابم
نمیتونم پیشش بخوابم وقتی تمام فکرم پیش توعه
وقتی تو صورتش نگاه میکنم تو را میبینم
اون دوست داشتنش مدل خودشه شایدم من مقصر باشم
اون عشق ورزیدن را بلد نیست ولی مگه من بلدم منم نمک نشناسم من تمام موفقیت هام را مدیون علی هستم و حالا چشمام را بستم
تو میگی گرسنگی و سیری
ولی من مگه کامل بودم براش
حتما نه منم نقص هایی داشتم و دارم
وقتی تلاشش را میبینم تلاشی ک کلی منتظر میشه تا سوار اتوبوسم کنه
دوست دارم زمین دهن باز کنه برم توش از شرمندگی
وقتی با خوشحالی میاد و از احتمال کار جدیدش تعریف میکنه بازم شرمندگیه ک تو ذهنم پرسه میزنه چون تلاش برای کار جدید یعنی اهمیت دادن ب زندگی مون و از دیدگاه اون یعنی دوست داشتن من
و من همش شرمنده ام همش شرمنده
وقتی میریم پارک و ب هزار و یک دلیل از بودن باهاش لذت نمیبرم اما بازم میشه شرمندگی چون ک از وقت گذروندن با تو لذت میبرم شرمندگی ب خاطر اینکه میبرتم پارک با همه خستگی ها از کارش و ....
چشمام رو زمینه وقتی از دوستاش و خیانت هاشون برام تعریف میکنه
بازم نمیتونم تو چشماش نگاه کنم
حتی وقتی محبتم میکنه بازم نمیتونم تو چشماش نگاه کنم دوست دارم بهش بگم محبت نکن ب من
فقط علی نیست
من دارم ب همه خیانت میکنم به خانواده ام
نمیتونم تو چشمای مامانم نگاه کنم وقتی برام غذا آماده میکنه و وقتی دخترک را نگه میداره وقتی کمکم میکنه
اخ اگه بفهمه دق میکنه
اگه علی بفهمه خودشو میکشه
و نمیدونم باید چکار کنم
برا همینه ک فرار میکنم برا همینه که تلاش نمیکنم بیام پیشت چون رابطه ای با تو دارم ک دزش بالاست
دوست دارم کنارت باشم و این واقعیته دوست دارم تمام زمان هایی ک باهات میگذرونم فیریز بشن و جلو نرن دیگه دوست دارم لحظاتی که که کنارم شعر میخونی را قاب بگیرم بزنم دیوار اتاقم دوست دارم دستات جدا نشه از دستام دوست دارم بگم بهت ک وقتی نیستی چه قدر دلم تنگ میشه و چه قدر ملاحظه میکنم و نمیگم و سخته ... سخته ک بگم داشتن رابطه جنسی باهات برام سخته برای وجدانم سخته عذابه
دقیقا برای همین امشب ازت پرسیدم اگه 5شنبه بگم بیا ولی نکن میای یا نه و جوابش برام خیلی مهم بود ک مسخره بازی کردی
چون نمیتونم تحمل کنم نمیتونم تو چشمای شوهرم نگاه کنم وقتی تمام و کمال برای منه و من نه
5 شنبه ها میگی دکت میکنم چون عذابم میده ک اون ستی را نگه داره به خاطر عشق و حال من
اینا سخته عرفان به خدا همه اینا سخته عذابه
میدونی
فکر میکنم تو درست میگفتی
از اولش حق با تو بود
از همون موقعی ک باهام سنگین شدی و گفتی با خانم متاهل حرف نمیزنی و من کلی جمله ردیف کردم برات
و دیگه حرف نزدی واقعا حرف نزدی
تا وقتی ک خواستی بری سفر گفتی نمیخوام کسی ازم ناراحت باشه
و گفتم من ناراحتم
یا بعدترش ک گفتم من مطمئنم تو حتی بهم دست نمیزنی و تو گفتی مطمئن باشم ک مطمئن نباشم
سخت بود زدن این حرفا بهت عرفان... عرفان کاش منظورمو بفهمی
اینا را خیلی وقته نوشتم البته الانویه کم ویرایشش کردم ربط ب هیچ پسری هم نداره
ولی اگه میخوای ربطش بدی بزار بگم بعد ربط بده هرجور ک خواستی
میگفتی اولش با حرف شروع میشه بعد یواش یواش به جاها دیگه میرسه
تو چی درمورد من فکر میکنی من انقدر در دسترس همه ام
من اگر میخواستم با مردهای دیگه بخوابم تا حالا با صد نفر خوابیده بودم
ولی با ادم های دیگه چت کردم ولی نخوابیدم باهاشون
خیلی وقتا پسرهایی چت میکردم و مهمون یکی دوروزه بودن برام
اون وحید را اره اگه بگی اون چی اونو قبول دارم . که اونم قرار نبود همیشه باشه ک کلا نیست دیگه
ولی همشون یه جور سرگرمی بودن برام حتی اسم هاشون دیگه یادم نیست
حتی قبل از تو دو هفته ای با یکی پیامک بازی میکردم ولی بعدش تموم کردم خودم بعد دیدم داره گیر میده بلک لیست گوشیم گذاشتم دیگه نه پیامی ازش اومد نه تماسی
یاقبل ترش یه پسره بود تهرانی بود تو کار نفت بود یه هفته ای پیام میدادیم تازه پیام های خوب میدادیم یعنی پسره مثل امیر بود ولی دیگه خودم پیام ندادم بهش اونم دید محل نمیزارم بهش دیگه پیام نداد
من زنم و طبیعتا از توجه جنس مخالف خوشم میاد و اینو نفی نمیکنم
ولی دیگه سر راه نایستادم ک هرکس از راه برسه منو بزاره زیر بغلش بره یه شب حال کنه برم گردونه
انقدرم بی شخصیت نیستم ک تو فکر میکنی
و با کسی چیزی تو دلم نیست؛ هرچی هم بوده فقط برا یه مسخره بازی چند روزه یه تفریح برام بوده میخوای باور کن میخوای باور نکن
الانم هیچ کسی نیست . اصن همین امشب یکی پیام میداد تلگرام نفهمیدم اصلا ای دی منو از کجا اورده یه خرده چرت و پرت گفت بهش گفتم متاهلم گفت ببخشید و خداحافزی کرد
تو میگی از این فان ب جاهای دیگه میرسه
من میگم نه نمیرسه اگر قرار بود برسه تا حالا با صد نفر خوابیده بودم
اینم پست کردم ک تو اولین کسی بودی ک اینجوری باهاش رابطه داشتم
من یکسال و نیم با حامد بودم شب تا صبح پیشش خوابیدم ولی بهش اجازه ندادم رابطه کامل باهام داشته باشه
ولی مطیع توام خودتم میدونی
فکر میکنم کاش با کسی بودی ک بهتر از من باهات بود بهتر از من میتونست باهات باشه...