روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

روزگار نوشت

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

یک زن متاهل هستم
با یک اشتباه بزرگ
و یک تاوان بزرگتر
با یک عشق ممنوع

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

خارج

جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۳ ب.ظ

پنج شنبه خدافزی کردیم شام خوردیم با وسایل جمع شده بود و ساعت ۱۱ بود که زدیم بیرون.

تو ماشین سکوت بود هیچ کس حرفی نمیزد. جز صدای باد و صدای نامفهوم یه آهنگ بسیار کم از ضبط ماشین چیزی شنیده نمیشد.

حتی دخترک هم سکوت کرده بود.

با تمام وجودم دعا کردم تو همین جاده تصادف کنیم و همه مون بمیریم و ما نریم. 

دخترک خوابش برد و صدای نفس هاش موقع خواب به باقی صداها اضافه شد. پیام الی رو دیدم اعصابم ریخت بهم دعوامون شد 

و باز سکوت

 

مامای گفت صدای اون ضبط حداقل بلند کن ببینیم چی میگه...

نزدیک بودیم .. رسیدیم.. پیاده شدیم.. دنبال گیت گشتیم.. علی رفت دنبال مامانم اینا.. تنها شدم.. اشکام اومد.. چقدر دلم خواست میمردم اما نمیرفتم.. یهو بی هوا پیداشون شد.. وسط بغض و گریه من.. همو بغل کردیم .. مامان.. بابا.. الی.. مامای گفت گریه نکن.. الی گفت موفق میشی 

عکس گرفتیم.. با خاله ملی و مصی و دایی و زنش و بچه هاش خدافزی کردیم.. از گیت اصلی رد شدیم.. 

من موندم و دخترک و علی....

هنوزم وقتی یادش می افتم قاطی میشم با بغض و اشک..

رفتیم .. گشتیم.. منتظر شدیم.. نوبتمون شد.. سوار شدیم

با تمام وجودم دعا کردم سقوط کنیم و ما نریم...

از فرط خستگی بی اختیار میان بغض و دعای سقوط خوابم برد. دخترک هم از همان ابتدا خوابیده بود. نزدیک آنکارا بودیم که بیدار شدم. 

پیاده شدیم.. رفتیم .. پرسیدیم.. سوار هواپیمای بعدی شدیم..

خوشحال نبودم.. الانم خوشحال نیستم.. فقط امیدوارم اونم نه واسه خودم.. واسه دخترک

 

بعدها شنیدم که الی تمام مسیر برگشت رو زار زار گریه کرده و بابام آروم اشک ریخته و مامانم یواش تو دلش مثل همیشه...

 

من به این سه نفر ظلم کردم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۳/۱۲
مریم بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی